ک. س
۰۸ جون ۲۰۲۱



یادوارۀ مختصری از زندگی
قادر "پتنگ" مبارز سرافراز سامائی

قادر فرزند استاد عبدالستار خان در سال ۱۳۳۳ش در قریه دولانۀ ولسوالی شکردره ولایت کابل دیده به جهان کشود. پدرش یک تن از استادان دلسوز، منور و خوشنام آن توابع بود.
قادر از همان آوان کودکی چشمش به قلم، کتاب، درس و تعلیم آشنا می شود. در ابتدای نوجوانی در روشنائی تعلیم و دانش به طور نسبی به وجود روابط اجتماعی ستمگرانه موجود در محیط و ماحولش پی می برد.
زورگوئی حکام ستمگر، اخاذی مأموران رژیم دودمان طلائی بالای مردم فقیر روستا از قادر جوان نترس و ضد استبداد بار می آورد.
قادر در سال ۱۳۴۱ش شامل لیسۀ قلعه مراد بیگ گردیده و در سال ۱۳۵۳ش از صنف دوزدهم همان لیسه با اخذ نمرات عالی فارغ می گردد.
سپس وی تحصیلات مسلکی خویش را  در رشتۀ برق در  لیسۀ تخنیک ثانوی به اتمام می رساند.
در سال ۱۳۵۴ش در مربوطات وزارت معادن و صنایع ریاست گاز ولایت جوزجان به صفت مأمور فنی شامل وظیفه می گردد و بعداً به ریاست عمومی انکشاف دهات تبدیل می گردد.
در جریان اجرای وظیفه و مسافرت ها است که متوجه تیره روزی های مردم ستمکش خویش می گردد که از ابتدائی ترین حق و حقوق اولیۀ خویش محروم بودند. یک چنین حالت ستمکشی در ذهنیت آنها توهم را ایجاد نموده و آن را به اراده و مشیت نیروئی ماورالطبیعه نسبت می دادند. قادر از همان هنگام در جستجوی راه های برون رفت از این حالت ستمکشی و افیون زدگی توده ها می اندیشید.
همزمان با این تکانه فکری است که  کودتای منحوس هفت ثور به وقوع می پیوندد. قادر ناگزیر به عسکری اجباری می گردد. به زودی نظر به مظالم مزدوران روسی خیزش های توده ئی از کران تا کران کشور را فرا می گیرد و قادر پتنگ به هواداری و کمک جنبش آزادیبخش مردم افغانستان قرار گرفته و به شکل مخفیانه در ارتباط جنبش خودانگیختۀ مردم علیه رژیم مزدور قرار می گیرد.
در سال ۱۳۵۸ش متعاقب ایجاد سازمان آزدیبخش مردم افقانستان "ساما"، داواطلبانه به عضویت آن می پیوندد و در جهت تحقق آرمان های ستمکش ترین طبقات جامعه خویش آگاهانه و شجاعانه  می رزمد.
در جوزای سال ۱۳۶۰ ش توسط افراد مربوط به خاد رژیم مزدور اشغالگران روسی گرفتار گردیده و به ریاست خاد شش درک انتقال می یابد.
شکنجه گران خادیست در مدت ۲۶ روز شدید ترین شکنجه های جسمی و روانی و وعده و فریب را به کار می بندند  تا محل اختفاء و هویت رفقای خود را افشاء نماید. از این که موفق نمی شوند، رفیق "پتنگ" را به صدارت انتقال می دهند و مدت سه ماه را توأم با شکنجه در کوته قلفی صدارت سپری می کند. دشمن از لبان پر اسرار "پتنگ" سخنی را به دست آورده نمی تواند. سرانجام رفیق را در یک محکمۀ نمایشی به مدت پنج سال زندان محکوم می کنند.
قادر پنتگ، این رزمندۀ آگاه و هدفمند سامائی در زندان نیز آرام ننشسته و علیه قوانین زندان با جعی از یاران و زندانیان دیگر دست به اعتصاب می زنند که این خود باعث کوته قلفی رفیق می گردد. رفیق "پتنگ" در سال ۱۳۶۵ ش از زندان با سپری نمودن قید خویش آزاد گردیده و شامل وظیفه در ریاست انکشاف دهات می گردد. اما رفیق بنا بر تحرک مبارزاتی اش در سال ۱۳۶۹ ش بار دیگر مورد پیگرد رژیم مزدور روس قرار گرفته و وظیفه را ترک نموده به جبهات گرم نبرد می پیوندد. در جریان این نبرد نابرابر علیه رژیم مزدور قادر پتنگ از طرف افراد مسلح تنظیم های اخوانی در منطقه اختطاف شده و بعداً این گل سر سبد بوستان خلق ما را وحشیانه به قتل می رسانند و دست و دامان به جنایتی دیگر می آلایند.

یاد و خاطرات "پتنگ" و سائر پتنگ های عاشق روشنائی
که بال زدند و خود را سوختند، برای همیشه جاودانه باد!